محفل عاشقان

    این وبلاگ متعلق به امام زمان عج الله ومحبان وعاشقان ایشان می باشدباصلوات برای سلامتی وظهور هرچه سریعتر ایشان نگاهمان کنید»
  • خانه 

هستی دارای شعور است

17 مرداد 1391 توسط محفل عاشقان

خداوند در قرآن کریم از سخن گفتن یک مورچه با مورچه‌های دیگر و هشدار برای فرار از لشکریان سلیمان خبر می‌دهد. با این حساب باید آنها شعور داشته باشند و حتی بیشتر از انسان.


آیه‌ی مبارکه و معنای آن چنین است:

«حَتَّى إِذا أَتَوْا عَلى‏ وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ» (النمل - 18)

ترجمه: تا چون به وادى مورچه رسيدند مورچه‏اى گفت: اى مورچگان به لانه‏هاى خود برويد تا سليمان و سپاهيان او به غفلت شما را پايمال نكنند.

الف - بدیهی است که همه‌ی جانداران از نوعی شعور [که البته با یک دیگر متفاوتند] برخوردار می‌باشند. به عنوان مثال: وقتی سگ تربیت می‌شود و صاحبش، یا دزد، یا گرگ را می‌شناسد و حتی می‌تواند برای صاحبش به شکار رود، یا اسب تربیت می‌شود و یا فک و اسب‌آبی حتی با انسان بازی می‌کنند و یا کبوتر تربیت شده پس از رهایی به لانه بر می‌گردد و یا حتی نامه‌بر می‌شود و …، از نوعی شعور برخوردار است. جالب است بدانیم که نه تنها جانداران، بلکه همه‌ی مخلوقات از نوعی شعور برخوردار هستند. چنان چه در عالم مشهود و معمول می‌بینیم که برای گیاهان موسیقی می‌گذارند و می‌گویند درک می‌کند و حتی ثابت شده که رفتار صاحبش را درک می‌کند. لذا توصیه شده که اگر با گیاهان با ملاطفت و مهربانی رفتار شود، رشد بهتری خواهند داشت. و در عالم غیر معمول نیز دیدیم که حتی سنگ ریزه تسبیح می‌کند و یا چوب خشکی که پیامبر (ص) بر آن تکیه می‌داد از فراقش ناله می‌کند و در احادیث آمده است که مکان نمازگزار مؤمن و سجاده‌اش به هنگام وفات از فراق او می‌گریند و اینها همه دال بر برخورداری از نوعی شعور است.

اگر چه علم امروز تا حدودی به این معارف دست یافته است، اما مسلمان می‌داند که خداوند متعال هیچ موجود بی‌شعوری اعم از جامد، مایع، جاندار، حیوان، انسان، جن و ملک نیافریده است. چنان چه در قرآن کریم تأکید می‌نماید که هر چه در زمین و آسمان است تسبیح او را می‌کنند و به این تسبیحی که می‌کنند نیز آگاهی دارند، منتهی با توجه به تفاوت سنخیت‌ها، ما تسبیح آنان را درک نمی‌کنیم:

«تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُوراً» (الأسراء - 44)

ترجمه: همه آسمانهاى هفتگانه و زمين و موجوداتى كه بين آنهاست همه او را منزه مى‏دارند، و اصولا هيچ موجودى نيست مگر آنكه با حمدش خداوند را منزه مى‏دارد ولى شما تسبيح آنها را نمى‏فهميد كه او همواره بردبار و آمرزنده است‏.

قرآن کریم تأکید دارد که همه‌ی موجودات تسبیح گو هستند و به این تسبیح خود و این که چه کسی را تسبیح می‌کنند «علم» دارند:

«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبيحَهُ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِما يَفْعَلُونَ» (النور - 41)

ترجمه: مگر نمی‌بینی [دیده‌ی علم] هر چه در آسمانها و زمين هست با مرغان گشوده بال، تسبيح خدا مى‏كنند و همه به دعا و تسبيح خويش دانند (علم دارند) و خدا داند كه چه مى‏كنند.

ب - اما این که لابد شعور آنها از انسان بیشتر است؟ باید بدانیم که انسان با انسان متفاوت است. برخی از انسان‌ها در مراحل رشد خود در همان مرحله‌ی جمادی و نباتی توقف می‌کنند. آنها به جز رشد نباتی ندارند. یعنی نطفه‌ای رشد کرده و مبدل به علقه، مضغه و … می‌شود و آنها به دنیا می‌آیند و چون گیاهان و نباتات از زمین و آب و هوا و خورشید تغذیه می‌کنند تا بزرگ‌تر شوند. بدیهی است که «شعور» این دسته نه تنها از حیوانات، بلکه حتی از برخی جمادات نیز کمتر است. چنان چه خداوند متعال که خالق آنهاست، می‌فرماید «سنگ» از آنها بهتر است. چرا که از سنگ گاهی [اگر سایر شرایط مساعد باشد] چشمه‌ای می‌جوشد، اما از اینها در هیچ شرایطی خیری بیرون نمی‌آید:

«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» (البقره -74)

ترجمه: از پس اين جريان دلهايتان سخت شد كه چون سنگ يا سخت‏تر بود كه بعضى سنگ‌ها جويها از آن بشكافد و بعضى آنها دو پاره شود و آب از آن بيرون آيد و بعضى از آنها از ترس خدا فرود افتد و خدا از آنچه مى‏كنيد غافل نيست‏.

برخی دیگر از انسان‌ها از این مرحله عبور کرده و استعدادهای حیوانی‌شان مثل شهوت و غضب [که لازمه‌ی حیات دنیوی است] ظهور و بروز پیدا می‌کند، اما در این مرحله می‌مانند. لذا خداوند خالقشان آنها را «حیوان بلکه پست‌تر» می‌نامد. چرا که حیوانیت برای حیوان کمال است، اما برای انسانی که به او عقل و فهم و شعور انسانی داده شده، پستی است و حیوان با تمامی حیوانیتش تسبیح‌گو است، اما چنین انسانی کافر می‌شود:

«… لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» (الأعراف - 179)

ترجمه: … دل‏ها دارند كه با آن فهم نمى‏كنند چشم‏ها دارند كه با آن نمى‏بينند گوش‏ها دارند كه با آن نمى‏شنوند ايشان چون چارپايانند بلكه آنان گمراه‏ترند ايشان همانانند غفلت‏زدگان‏.

پس، نه تنها همه‌ی موجودات دارای مرتبه‌ای از شعور هستند، بلکه صرف برخورداری از شکل و ظاهر انسانی سبب نمی‌گردد که صاحبش انسان بوده و از عقل، فهم و شعور انسانی برخوردار باشد. چه بسا بسیاری (کسانی که عبد هوای نفس خود شده‌اند) ظاهری بسیار آراسته و حتی شبیه آدم‌های فهمیده و عالم دارند، اما حیوان و بلکه پست‌ترند. بدیهی است که شعور آنها کمتر از حیوانات است.

«أَ رَءَيْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَئهُ أَ فَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً * أَمْ تحَْسَبُ أَنَّ أَكْثرََهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كاَلْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً» (الفرقان - 43 و 44)

ترجمه: آيا كسى را كه هوس خويش را خداى خويش گرفته نديدى؟ مگر تو كارگذار او هستى؟ * آيا مى‏پندارى بيشترشان مى‏شنوند يا مى‏فهمند؟ كه آنها جز به مانند حيوانات نيستند بلكه روش آنان گمراهانه‏تر است.

http://www.x-shobhe.com

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: شعر لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

محفل عاشقان

جستجو

موضوعات

  • همه
  • شعر
  • حدیث
  • دلنوشته
  • درد عشق
  • درحریم عشق
  • در محضر عارفان
ابزاروبلاگ
log
وبلاگ
وبلاگکد ماوس
log
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس