محفل عاشقان

    این وبلاگ متعلق به امام زمان عج الله ومحبان وعاشقان ایشان می باشدباصلوات برای سلامتی وظهور هرچه سریعتر ایشان نگاهمان کنید»
  • خانه 

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
*علی اکبر لطیفیان*

مادر

20 اردیبهشت 1391 توسط محفل عاشقان

                                                  

 حکایت سپیده
مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی. تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت. قلم از نگارش شُکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک. مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاس گزارم، پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر. فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد.

 

بهار زندگی
مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی. در «تابستان»های سختی با خنکای عشق و وفای خویش، مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو، من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم. با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی، چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند. مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.

احسان به پدر و مادر
یکی از وظایف مهم دینی و اخلاقی ما، احسان به پدر و مادر است. در قرآن کریم، چندین بار احسان به آنان، توصیه شده است. علامه طباطبایی رحمه الله در این باره نگاشته اند: «انیکی به پدر ومادر، پس از یکتاپرستی از واجب ترین واجبات است؛ همان گونه که آزردن پدر و مادر پس از شرک، از بزرگ ترین گناهان است». و در جای دیگری آورده اند: «در چند جای قرآن کریم، خداوند متعال، احسان به والدین را در کنار توحید و نفی شرک آورده است و پس از فرمان به توحید یا نهی از شرک، به احسان نسبت به پدر و مادر فرمان داده است». تأکید قرآن کریم بر احسان به پدر و مادر نشان از عظمت والای مقام آنان، در فرهنگ اسلامی دارد.

بزرگ ترین واجب
در قران کریم و روایات اسلامی، درباره نیکی کردن به پدر و مادر سفارش بسیار شده است. قرآن در وصف حضرت یحیی علیه السلام می فرماید: «اونسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود، و متکبر و عصیان گر نبود». و از زبان حضرت عیسی علیه السلام حکایت می کند: «مرا نسبت به مادرم نیکوکار گردانید و جبار و شقی قرار نداد». از این دو آیه برمی آید که هرکس به پدر و مادرش نیکی نکند، سرکش و بدبخت است. امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز می فرمایند: «نیکی کردن به پدر و مادر، بزرگ ترین واجب است».

زیباترین ستاره سپاس
مادر! تو جانانه جام بلای ما را نوشیدی و لباس رنج و محنت ما را پوشیدی، اینک، حریر محبت فرزندانت را بپوش و شربت شهد عشق آنان را بنوش. مادرم، در گرامی داشت روزت زیباترین ستاره سپاس را به پاس پاسداری بی کرانت از ما، بر آسمان پرمهرت می آویزیم. روزت مبارک باد.

بوسیدن پدر و مادر
بوسه، پیام محبت است؛ شعر ناسروده عشق است؛ تبلور بالاترین تکریم است؛ جلوه عملی عاطفه هاست. پدر و مادر بی شمارترین بوسه های محبت آمیز را از کودکی نثارمان کردند. اکنون که نهال وجود ما از آن محبت ها به پا ایستاده است و درخت زندگی آنان رو به فرسودگی نهاده، باید بهترین محبت ها و بی شائبه ترین عواطف را نثارشان کنیم. بوسیدن ابزار این مهر ورزیدن است. امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: بوسیدن پدر و مادر عبادت است.

نگاه محبت آمیز
«نگاه» مقوله شگفتی است. هر نگاه پیامی دارد از این رو در فرهنگ اسلامی برخی از نگاه ها معصیت است و برخی عبادت. در روایت آمده است: «نگاه مهرآمیز فرزند به پدر و مادر، عبادت است». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز فرمودند: «درهای آسمان در چهار هنگام به رحمت گشوده می شود: هنگامی که باران می بارد، آن گاه که فرزند به چهره مادر و پدر می نگرد، وقتی که در کعبه باز می شود و آن زمان که ازدواجی شکل می گیرد».

چلچراغ محبت
مادر، صفا و صمیمیت و صداقت، گلابِ گلبرگ های وجود توست. عشق و ایمان در پیشانی بلند تو، موج می زند. چشمانت چلچراغ محبت است. چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفته است. لب هایت پیام آور شادترین، لبخندها و نگاه مهر آشنایت، زلالِ دل نوازترین عاطفه هاست. قلب تو، رود همیشه جاری عشق است. از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید. نسیم، چهره بر گام های تو می ساید. مادر، روزت مبارک باد.

مادر، کانون عشق
مادر، کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت و شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها دارد، لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو، و ناتوانی های فرساینده ای که از به دنیا آوردن فرزند و دیگر رنج ها در او پدید آمده است از سوی دیگر، او را به شدت ناتوان می کند. بی شک او شایسته تکریم، نوازش، عطوفت و خدمت است.

غزل لطیف روزگار
ای مادر عزیز، تو بهترین گل واژه هستی، هستی؛ تو غزل لطیف روزگاری؛ تو دیوان محبت هایی؛ تو سرود جویباری؛ تو اقیانوس عشقی؛ تو دفتر رنج های نامکتوبی. اکنون که من از تو هستی یافته ام جانم فدایت باد!

خدمات جبران ناپذیر مادر
مردی به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم گفت: «مادرم، سخت پیر شده است و اکنون نزد من زندگی می کند. او را بر دوش می گیرم و جابه جا می کنم. خود به او غذا می خورانم و شست و شویش می دهم. با این حال، از روی شرم، چهره ام را از او برمی گردانم تا بدین گونه او را تعظیم کرده باشم. آیا تلافی خدمات او را کرده ام؟» فرمودند: «نه». در ادامه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با برشمردن مشکلات و رنج های که مادر در دوران بارداری و طفولیّت فرزند خود تحمل می کند علّت این حکم را مورد اشاره قرار می دهند.

عطر همه گل ه
یاس ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می گیرند. شبنم، گل واژه اشک های توست ای شقایق دشتستان صبوری؛ ای هم آغوش پروانه ها؛ ای صفای گل سرخ؛ ای نرگس عشق؛ ای اقاقیای محبت؛ تو شمیم گل محمدی و رایحه گل نسترنی. مادر، تو از همه گل ها زیباتر و از همه آنها خوش بوتری، در سالروز یاد تو، عطر همه گل های شکفته را نثار وجودت می کنم.

سرو سایه گستر زندگی
مادر، تو کتاب همیشه گشوده ایثاری. تو در مزرعه زندگی مان بذر سپیده و مهر می کاری. تو چون آسمان زلالی و چون باران بخشنده. مادر قامت تو قیامت عشق است. ای سرافرازترین سر و سایه گستر زندگی ام. در وصف تو، کلمات عقیمند و واژگان محدود. ای خوب ترین، ای رئوف ترین سرچشمه مهربانی ها، ای ساکن کوی مهتاب، ای آب و آیینه و آفتاب، نام بلندت جاودان و کتاب وجودت به شیرازه امن و امان خداوندی استوار و تلاش بی شائبه ات در بارگاه الهی پذیرفته باد.

شگرفی عشق
همه می شناسیمش؛ همو که با شکوه مهرش عشق را معنایی دیگر می بخشد و قلبش وسعت بی انتهای صبر و مهربانی است و شانه های پرصلابتش مأمن مهر و صفا، و چشم های پرفروغش سرچشمه احساس و گذشت است. مادر، مهر کیشی است که با شمع وجودش به محفلمان روشنی می بخشد و با گلخند محبت اش رنگ غم را از چهره مان می زداید و تبسمی از شادمانی بر دل هایمان می نشاند و با دستان پر سخاوتش، چتری سایه گستر ساخته است تا هیچ سختی را حس نکنیم. او به را ستی تندیس همه خوبی هاست.

نیکی به پدر و مادر پس از مرگ
پدر و مادر ما، پس از مرگ، بی نواتر و نیازمندتر از همیشه اند. دستشان کوتاه گشته و فرصت عمل برای آنان تمام شده است و چشم به راه احسان ما هستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «سرور نیکوکاران، در روز قیامت، مردی است که پس از مرگِ پدر و مادرش به آنان، نیکی کرده باشد».
مردی درباره نیکی کردن به پدر و مادر، پس از مرگ، از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم سؤال کرد. حضرت این وظایف را معین کردند: ۱٫ نماز خواندن برای آنان؛ ۲٫ آمرزش خواستن برای آنان؛ ۳٫ وفا کردن به پیمان هایشان؛ ۴٫ بزرگداشت دوستان آنان.

بر مزار تو
مادر، می خواهم با اشک هایم، گلی بپرورم به رنگ خون دل و به قامت هزاران دریغ و آه، و روز مادر، بر مزارت گذارم. مادر، در این روز، آهم را بنگر و دریغم را شاهد باش. هنوز باور ندارم که تو رفته ای. هنوز دست احساس تو را حس می کنم. تو زنده ای!

زیارت قبور پدر و مادر
یکی از سنت های اسلامی، زیارت قبر پدر و مادر است. عمل به این سنت، هم پیوند با پدر و مادر را پس از مرگ نگاه می دارد و هم یکی از شیوه های احسان و نیکی کردن به پدر و مادر است؛ به ویژه اگر زائر قبور، برای آنان از خداوند، درخواست آمرزش کند و به قرائت قرآن پردازد.

عاشقانه ترین غزل
مادر، تو کتاب نامکتوب مرارت هایی، تو دیوان محبت هایی، تو ناب ترین واژه شعر خلوصی؛ تو بلندترین داستانِ حماسیِ ایثاری. ای قصیده بلند عشق؛ ای عاشقانه ترین غزل؛ ای مثنوی رنج ها؛ تو بیت الغزل از خودگذشتگی هستی؛ تو قافیه احساس قلب منی؛ تو منظومه بلند فضیلت هایی تو بهترین بیت رباعی محبتی.
مادر، شعر وجود تو را، واژه واژه می نوشم و رعناترین غزال غزل هایم را به سویت روانه می کنم. دو بیتی های احساسم را همراه با شادمانه ترین ترانه فصل های زندگی ام، نثار دل بهاری ات می کنم. ای بهترین شعر زندگی، روزت مبارک باد.

حکایت
وقتی به جهل جوانی بانک بر مادر زدم، دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی گفت: مگر خُردی فراموش کردی که دُرْشتی می کنی؟
چه خوش گفت زالی به فرزند خویش     چو دیدش پلنگ افکن و پیل تن
گر از عهد خُردیت یاد آمدی که بیچاره بودی در آغوش من
نکردی درین روز بر من جفا     که تو شیر مردی و من پیر زن
 
زلال هرچه عشق
مادر! تو پروانه دشت ایثاری؛ شمع فروزان محفل مایی؛ تو عطر خوش بوی همه گل هایی. در ژرفای دیدگانت، رودی از محبت موج می زند و دستان مهربانت سهمی از سخاوت آفتاب دارد. تو چون دریا بی دریغ، پایان نداری. تو زمزمه هرچه محبتی؛ عطر هرچه رازی؛ زلال هر چه عشقی؛ تو بلور شفاف خلوصی؛ وسعت بی کران مهربانی و صبری.
من لطافت نسیم، سیپدی سپیده، نستوهی کوه و صداقت آیینه را در تو می نگرم. مادر، گلبرگ ها بر دستانت بوسه می زنند؛ دریاها به تو غبطه می خورند؛ بادها نام تو را تا عرش خدا می برند؛ و ملکوتیان بر تو درود می فرستند. خدا بهشتش را به زیر پای تو می بخشد. تو به راستی شکوه مندترین واژه شگرف آفرینشی.

 نظر دهید »

خوشا به حالت ای خاک

19 اردیبهشت 1391 توسط محفل عاشقان

 


خوشا به حال تو اى خاك ! و خوشا بحال آن كسى كه در تو شهید مى شود. در ارتباط با حضرت ابى عبداللّه الحسین علیه السلام خصائص و فضائل زیاد است و ما در اینجا خصائص و فضائل تربت و خاك و زمین كربلا را متذكر مى شویم كه خلاصه آن بشرح ذیل است .
1 خاك و تربت و زمین كربلاى حسینى علیه السلام از تمام زمینهاو خاكها، حتى زمین نجف عداى قبر حضرت امیر المؤ منین علیه السلام و از كعبه معظمه اشرفتر است .
2 خداوند متعال بیست و چهار هزار سال پیش از زمین كعبه آن را خلق كرد و آن را مبارك و پاكیزه و مقدس نمود.
3 خاك و تربت و زمین كربلا بهتر از زمین هاى بهشت قرار دارد.
4 بهترین منازل و مساكن اولیاء خدا در آن است .
5 در زلزله قیامت تربت و زمین كربلا با صفا و نورانى و بهترین ریاض بهشت است كه مثل ستاره اى مى درخشد.
6 تسبیح كردن با دانه هاى آن تربت ، ثواب هفتاد برابر است .
7 گردانیدن دانه هاى آن ثواب تسبیح كردن را دارد.
8 سجده بر آن خاك حجابهاى هفتگانه (گناهانى كه باعث حجاب بین خالق و مخلوق شده و مانع قبولى اعمال است .) را پاره مى كند.
9 سجود بر آن باعث نور ارضین سبع است .
10 سجده بر آن موجب نورانیت چهره مى گردد.
11 هر خاك و گلى خوردنش حرام است ولى خاك كربلا حلال است .
12 تربتش شفا و درمان همه امراض است جز مرگ .
13 داشتن خاك و تربت امام حسین علیه السلام با خود موجب امان و نجات از هر حوادث است .
14 نگه داشتن آن در تجارت و مغازه و نمایشگاه ، موجب بركت است .
15 حتما كام نوزادان هنگام تولد با تربت كربلا برداشته شود كه ایمن از همه صدمات است .
16 توبه در زمین كربلا مورد قبول است .
17 محل تجمع و محفل ملائكه است .
18 محل نزول ملائكه است .
19 نماز بر آن ثواب هفتاد ركعت نماز است .
20 هدیه ملائكه به همه پیغمبران است .
21 هدیه فرشته هاست به جهت تبرك و تیمم به فرشتگان دیگراست .
22 هدیه پیغمبر در شب معراج به جبرئیل است .
23 توصیه پیغمبران به فضیلت این خاك است .
24 مرور و زیارتگاه و توقفگاه پیغمبران است .
25 محل استجابت دعا است .
26 ماندن در آن موجب لطف و رحمت خداست .
27 مورد احترام همه انبیاء است .
28 هدیه پیغمبر به همسرش ام سلمه است كه نشانه شهادت حضرت امام حسین علیه السلام است .
29 بوئیدن آن سبب اشك است .
30 وقت احتضار در كام مرده ریخته شود جهت سهل جان كندن است .
31 حنوط و در كفن گذاشتن آن موجب نجات از عقبات است .
32 در قبر گذاشتن آن سبب ایمن از عذاب است .
33 دفن كردن آن با مرده سبب دخول در بهشت است .
34 این خاك در روز عاشورا هر جاباشد حزین و خونین است .
35 داخل شدن در آن زمین سبب یادآور شدن حزن و مصائب حضرت ابى عبداللّه علیه السلام است .
36 از این خاك كسى رابه جنهم نمى برند.
37 این خاك محل دفن دویست نبى و دویست وصى و دویست سبط كه همه شهید شده اند.
38 بشارت رسول علیه السلام به این خاك به امتش .
39 كسى كه در این خاك داخل شود مورد بدرقه و دعاى ملائكه قرار مى گیرد و هنگام مردن به تشییع جنازه اش مى آیند.
40 مورد نظر و لطف خود حضرت ابى عبدا…الحسین علیه السلام قرارمى گیرد.


 نظر دهید »

تربت سرخ

19 اردیبهشت 1391 توسط محفل عاشقان

تربت سرخ )
(ابى بكار)، گفت :
از تربتى كه بالاى سر قبر حضرت حسین بن على علیه السلام بود مقدارى برداشتم ،این تربت سرخ رنگ بود، پس بر حضرت رضا علیه السلام وارد شده و آن را به حضرت عرضه داشتم .
آن جناب تربت را در كف دستشان نهاده و بوئیدند، سپس چنان گریتند كه اشك هاى مبارك شان جارى شد،سپس فرمودند:
این تربت جدم مى باشد

 نظر دهید »

به بهونه نمازی که در حرم کریمه اهل البیت علیهم السلام خواندی

19 اردیبهشت 1391 توسط محفل عاشقان

 نظر دهید »

مولای من

19 اردیبهشت 1391 توسط محفل عاشقان

مولای من

سالهاست که دنبال یه سایه سار میگردم تا پناه سرگردانی هام بشه . هیچ تکه ای از هستی این پرستوی آواره رو در شیرینی ارامشی مهمان نکرد! همه از تو گفتند .

گفتند تو هستی . گفتند تو پناه همه ی سرگردانی ها میشی و من سراسیمه اومدم.

خوانده ام که هر کسی شیرینی محبتت رو بچشه جز تو کسی رو انتخاب نمیکنه . سال هاست که با پاهای برهنه ی ارادت تو بیابان های شوق میدوم تا یه قطره از اون زلال حیات بخش به جانم بچکه و رویش معرفت رو تو ترک های بیابان روحم حس کنم .

خوانده ام که تو از بین مردم کسانی رو برای مناجات با خودت انتخاب میکنی . به دست های ملتمس و چشم های بارانی ام وعده دادم که دوست ما رو هم میبینه .

خوانده ام که اونایی که انتخابشون میکنی جباهم ساجده هستند . پیشونیمو بر خاک مذلت گذاشتم.

اما آقا یه چیز خوندم دلم لرزید :

خوندم اونایی که انتخابشون میکنی قلوبهم متعلقه بمحبتک هستند . میدونم که تو این بار اگه یاریم نکنی کشتی کوچیک و پریشان قلبم تو موجهای سنگین نادانی میشکنه.

آقا جونم

میبینی کوچیکی منو و میبینی اشتیاق منو . پس نپسند که بدون چشیدن یه جرعه از نوش داروی محبتت از درت رونده بشم.

آقا جون دیگه واقعا نمیدونم با چه زبونی داد بزنم خسته ام. خسته ام از خیلی چیزا. من الان فقط به یه امید زنده ام . اونم به امید تو . نمیدونم تا کی به دلم باید وعده بدم ای دل شوریده حالت به شود دل بد مکن … تا کی؟؟؟

ولی فقط میدونم که

کسی از پشت این پس کوچه بن بست می اید

شبی از عمق آیینه گلی در دست می آید

دروغی نیست وهمی نیست رویای مکرر نیست

چگونه؟ کی ؟… نمیدانم ولی او هست می اید

نگاه منتظر بر جاده ها خشکیده و هر ساعت

غریبی عابری می گفت: در راه است می آید…………….

اما دوستا ما همیشه امام زمانمون رو با یه فهرست بلند بالا پر از حاجات رنگ و وارنگ و  کوچیک و بزرگ صدا میکنیم و بعد سرگرم ارزوهای دور و درازمون میشیم. انقدر اطاف خودمون رو شلوغ کردیم که صدای امام مهربونمون رو هم نمیشنویم که میگه : انا غیر مهملین لمراعاتکم

گاهی اصلا متوجه امام زمانمون نمیشیم یا حتی بدتر الطاف خداوندی رو از چشم ادم های زمینی اطرافمون میبینیم و در قبال اون ها مراتب تشکر و سپاسگذاری رو به جا میاریم اما در شبانه روز لحظه ای به یاد اون حجت الهی نیستیم

اگه برا اعمالمون دفتری داشتیم و میتونستیم هر چند وقت یک بار صفحه ای به عقب برگردیم و با دقت به اون نگاه کنیم تازه میفهمیدیم که چقدر مدیونشیم برای لحظه لحظه های زندگی

یکم برین تو بهرش: بیمنه رزق الوری و بوجوده تثبت الارض والسماء… اینا کم نعمتیه تازه اینا که مال همه است تو خیلی مسائل شخصیمون …یکم برگردیم عقب بد نیست …یکم بیاید منصف باشیم.

اره عاشق مولا او خواهد آمد

او خواهد امد اگر تو بخواهی

آری او میاید اگر تو بدانی که برای امدنش چه کار باید انجام دهی

بله او می اید

زمانی که تو به وظایفت عمل کنی…….

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 24

محفل عاشقان

جستجو

موضوعات

  • همه
  • شعر
  • حدیث
  • دلنوشته
  • درد عشق
  • درحریم عشق
  • در محضر عارفان
ابزاروبلاگ
log
وبلاگ
وبلاگکد ماوس
log
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس